-لطفا در مورد آداب زيارت اهل قبور توضيحاتي مرحمت فرمائيد ؟(0)
-ذكرت الأدعية «أنّ الفيض والمنّ قديم ـ وأقدم»، ماذا يراد من القديم هنا؟
(0)
-ورد في دعاء الإمام زين العابدين (عليهم السلام) متضرعاً للّه تعالي: «لك يا إلهي وحدانية العدد، وملكة القدرة الصمد». ما المقصود بوحدانية العدد؟ وهل يتفق ذلك مع عقيدتنا في اللّه تعالي؟(0)
-هل دعاء التوسل وارد عن أهل البيت (عليهم السلام) ؟
(0)
-عند الاستماع إلي الأدعية كدعاء كميل مثلاً، فهل الاستماع كقراءة الدعاء؟
(0)
-ما هو رأيكم الشريف بدعاء الفرج المبارك الذي فيه العبارة القائلة: «يا محمد يا علي يا علي يا محمد اكفياني فإنكما كافيان . . .»؟
(0)
-در دعـاي نـدبـه بـه اين مساله اشاره شده است كه مي پرسد : نمي دانم كدام سرزمين تو را در بر گـرفته است ؟ قرارگاهت كجاست ؟ در كوه رضوي يا ذي طوي 000 ؟ نمي دانم در اين دعا چرا سـراغ حضرت مهدي را در ذي طوي و كوه رضوي مي گيرند كه جايگاه محمد حنفيه ( امام زمان فرقه كيسانيه ) است كه معتقدند در اين كوه ازانظار مخفي شده و از آنجا ظهور خواهد نمود . مـطـالعه دقيق متن دعاي ندبه كه از ائمه ما به تصريح و ترتيب نام نمي برد و پس از حضرت امير كـه بـه تـفـصيل از مناقب و فضايل وي سخن مي گويد ناگهان و بي واسطه به امام غايب خطاب مي كند , باز اين سوال را بيشتر در ذهن طرح مي كند .(0)
-آيـا آيـه 40 و 41 سـوره انعام حتميت قيامت يا عذاب استيصال را زير سئوال نمي برد ؟مگر نه آنكه بـراساس آيه 50 سوره مومن درخواست كافران نتيجه ندارد پس چرا درآيات سوره انعام مي فرمايد وقـتـي عـذاب استيصال فرا رسد و شما مشركان از خداوندنجات بطلبيد شايد دعايتان مستجاب شود .(0)
-در برخي دعاها مشخص شده كه فلان كلمه يا جمله را 100 مرتبه يا كمتر يا بيشتر بخوانيد، فلسفه آن چيست؟آيا ميتوان آن را كمتر خواند؟(0)
-ما مدي صحة دعاء القدح ؟
(0)
-لطفا در مورد آداب زيارت اهل قبور توضيحاتي مرحمت فرمائيد ؟(0)
-ذكرت الأدعية «أنّ الفيض والمنّ قديم ـ وأقدم»، ماذا يراد من القديم هنا؟
(0)
-ورد في دعاء الإمام زين العابدين (عليهم السلام) متضرعاً للّه تعالي: «لك يا إلهي وحدانية العدد، وملكة القدرة الصمد». ما المقصود بوحدانية العدد؟ وهل يتفق ذلك مع عقيدتنا في اللّه تعالي؟(0)
-هل دعاء التوسل وارد عن أهل البيت (عليهم السلام) ؟
(0)
-عند الاستماع إلي الأدعية كدعاء كميل مثلاً، فهل الاستماع كقراءة الدعاء؟
(0)
-ما هو رأيكم الشريف بدعاء الفرج المبارك الذي فيه العبارة القائلة: «يا محمد يا علي يا علي يا محمد اكفياني فإنكما كافيان . . .»؟
(0)
-در دعـاي نـدبـه بـه اين مساله اشاره شده است كه مي پرسد : نمي دانم كدام سرزمين تو را در بر گـرفته است ؟ قرارگاهت كجاست ؟ در كوه رضوي يا ذي طوي 000 ؟ نمي دانم در اين دعا چرا سـراغ حضرت مهدي را در ذي طوي و كوه رضوي مي گيرند كه جايگاه محمد حنفيه ( امام زمان فرقه كيسانيه ) است كه معتقدند در اين كوه ازانظار مخفي شده و از آنجا ظهور خواهد نمود . مـطـالعه دقيق متن دعاي ندبه كه از ائمه ما به تصريح و ترتيب نام نمي برد و پس از حضرت امير كـه بـه تـفـصيل از مناقب و فضايل وي سخن مي گويد ناگهان و بي واسطه به امام غايب خطاب مي كند , باز اين سوال را بيشتر در ذهن طرح مي كند .(0)
-آيـا آيـه 40 و 41 سـوره انعام حتميت قيامت يا عذاب استيصال را زير سئوال نمي برد ؟مگر نه آنكه بـراساس آيه 50 سوره مومن درخواست كافران نتيجه ندارد پس چرا درآيات سوره انعام مي فرمايد وقـتـي عـذاب استيصال فرا رسد و شما مشركان از خداوندنجات بطلبيد شايد دعايتان مستجاب شود .(0)
-در برخي دعاها مشخص شده كه فلان كلمه يا جمله را 100 مرتبه يا كمتر يا بيشتر بخوانيد، فلسفه آن چيست؟آيا ميتوان آن را كمتر خواند؟(0)
-ما مدي صحة دعاء القدح ؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:25220 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:22

آيا دعاي ندبه پشتوانه سندي محكمي دارد؟
دعاي ندبه از نظر محتوا مستدل، فصيح، عاطفي و حماسي است و در صورت آگاهي كامل خواننده، مي تواند الهام بخش اصلاح وضع اجتماعي، مبارزه با ظلم و فساد و دست يابي به اهداف بزرگ انساني باشد.
برخي ناآگاهان عبارات و گاه سند اين دعا را مخدوش دانسته اند. در حالي كه نه مضمون آن كم ترين ايرادي دارد و نه سند آن(در حدّ يك دعا) مخدوش است.
در اينجا لازم است نخست پاسخ اشكالي را كه بر يكي از فقرات اين دعا شده است بياوريم و سپس به شرح اَسناد آن بپردازيم: بعضي مي گويند جمله «وَعَرَجْتَ بِرُوحِهِ اِلي سَمائِكَ; روح او را به آسمان خود بردي» با عقيده شيعه سازگار نيست; زيرا معراج تنها جنبه روحاني نداشته است.
با رجوع به منابع اصلي دعا اين اشكال بر طرف مي شود. اين دعا را پيش از همه در كتاب مزار كبير تأليف «محمّدبن جعفر المشهدي» از عالمان قرن ششم مي بينيم. در اين كتاب جمله مذكور بدون كلمه «روح» آمده است: «وَ عَرَجْتَ بِهِ اِلي سَمائِكَ; او را به معراج آسمان خود بردي».
دومين متن قديمي كه اين دعا در آن ديده شده كتاب «مزار قديم» است كه مؤلّف آن در قرن ششم مي زيسته است. در اين كتاب نيز عبارت پيشين بدون كلمه «روح» آمده است. تنها در كتاب «مصباح الزائر» تأليف «سيّد بن طاوس» كلمه «بر وحه» ديده مي شود. «حاجي نوري» در كتاب «تحيّة الزائر» مي گويد: «من در بعضي از نسخه هاي كتاب مصباح الزائر عبارت «عَرَجْتَ بِهِ» ديدم.


ـ2179ـ
بنابراين در دو كتاب از سه كتابي كه سند دعاي ندبه از آنها نقل شده است، به جاي كلمه «بروحه» كلمه «به» هست. در كتاب سوم نيز دو نسخه مختلف وجود دارد، امّا چون در نسخه مصباح الزائر كه نزد مرحوم علاّمه مجلسي بوده، كلمه «بروحه» بوده و كتاب هاي دعاي امروزه غالباً از آن گرفته شده، اين بحث مطرح شده است، در حالي كه در متون متعدّد قديمي تر اثري از كلمه «بروحه» نيست.
امّا درباره سند; اين دعا در سه كتاب معروف و معتبر قديمي آمده است:
1. كتاب مزار كبير;
2. كتاب مزار قديم;
3. كتاب مصباح الزائر.
هر سه كتاب توسّط محمّدبن علي يعقوب اسحاق ابي قره، و او از محمّدبن حسين بن سفيان بزو فري(2)(كه در زمان غيبت صغرا مي زيسته و قاعدتاً به وسيله مكاتبه با نايبان با امام((عليه السلام))تماس گرفته است)، و او از حضرت صاحب الامر((عليه السلام)) نقل مي شود. در اين سند امام عصر((عليه السلام))دستور خواندن اين دعا را داده اند.
نفر اوّل(محمّدبن علي يعقوب)، طبق نقل كتاب هاي تراجم و رجال از عالمان و راويان شيعه و از افراد ثقه و داراي تأليفات متعدّد است. نفر دوم(محمّدبن حسين بن سفيان بزوفري) از استادان شيخ مفيد است. شيخ مفيد از او به نيكي ياد مي كرد. نويسنده كتاب
ـــــــــــــــــــــ
1 - بحارالانوار، ج 22، ص 626.
2 - «بزوفر» بر وزن «غَضنفر» يكي از آبادي هاي عراق نزديك شهر واسط، واقع در غرب دجله است.

ـ2180ـ
الذريعة، بزوفري را مؤلّف كتاب دعايي مي داند كه دعاي ندبه نيز در آن هست(1).
بنابراين در سلسله سند دعا همه افراد ثقه و يا شناخته شده اند و هيچ شخص مجهولي در سند دعا نيست. به فرض مجهول بودن سند اين دعا، طبق قاعده اصولي «تسامح در ادلّه سنن» در سند اين دعا نمي توان سخت گيري كرد. مطابق اين قاعده گرچه احكام واجب و حرام بايد مو شكافي كرد، امّا در ادلّه مستحبات مو شكافي لازم نيست; چه اينكه مستحباب اعمالي هستند كه انجام آنها واجب و ترك آنها حرام نيست.
مطابق اين قاعده معروف - كه به نظر برخي محقّقان متّكي به احاديث بسيار است- بعضي فقيهان هيچ گاه به سند دعاها و روايت مربوط به مستحبات ايراد نمي گرفتند و به نقل مطلب در كتاب مشهور و داشتن مضمون صحيح بسنده مي كردند; به همين دليل، مدرك بسياري از دعاهاي مشهور كه امروز در دست ما است گاهي يك حديث مرسل بيش نيست.

( بخش پاسخ به سؤالات )

ـــــــــــــــــــــ
1 - الذريعه، ج 8، ص 184.

ـ2181ـ

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.